
تو آنجا خواهی بود
مترجم: واهیک اکبری
ناشر: نگاه
موضوع: رمان خارجی
قطع: رقعی
نوع جلد: شمیز
سال چاپ: 1394
نوبت چاپ: 1
تعداد صفحات: 272
وزن: 321گرم
شابک: 9789643518493
هلیکوپتر صلیب سرخ دقیقاً در زمان تعیین شده در دشتی پهناور و پوشیده از درختان، در نزدیکی روستای کوچکی با صدکلبه چوبی جمع و جور، جاییکه زمان و مکان درآن بهکلی فراموش شده بود برزمین نشست. جاییکه تابه حال هیچ جهانگردی به آنجا پا نگذاشته بود. هوا کاملاً شرجی و زمین گلآلود و خیس بود. خلبان، موتور هلیکوپتر را روشن گذاشته بود، او مأموریت داشت دوباره پزشکان بدون مرز را به شهر برگرداند. دریک هوای عادی، اینکار کارساده وآسانی محسوب میشد، اما در ماه سپتامبر که بارانهای سیلآسایی شروع به باریدن میکرد قدرت مانور دادن یک هلیکوپتر هم بهمراتب سختتر میشد، و غیر از آن سوخت چندانی هم در باک نبود و او میخواست هرچه زودتر تیم پزشکان را به شهر برساند.
دو جراح، یک زن مسئول بیهوشی و دو پرستار بهدنبال هم از درمانگاهی که تاروز قبل درآن کارمیکردند بیرون آمدند. آنها هفته گذشته از روستایی به روستای دیگر رفتند تا مردمی را که به بیماریهای مالاریا، سل، و ایدز مبتلا بودند معالجه کنند. با اشاره خلبان، چهار نفـر
از آن پنج نفر، داخل هلی کوپتر نشستند. نفر پنجم که مرد شصت سالهای بود، با کمی فاصله و با افکاری پریشان به تعدادی از کامبوجیها که کنجکاوانه دور هلیکوپتر جمع شده بودند نگاه میکرد.
خلبان با صدای بلندی داد زد: دکتر، ما دیگه باید بریم، اگر همین الان پرواز نکنیم شما به هلیکوپتر بعدی نمیرسین.
دکتر سرش را به علامت موافقت تکان داد، اما هنگامی که خواست سوار شود چشماش به پسربچه کوچکی که دست در دست پیرمردی داشت افتاد. پسربچه دو یا سه سال بیشتر نداشت، صورت پسربچه بهخاطر بیماری لبشکری به طرز وحشتناکی کج شده بود، بیماری مادرزادی که باعث میشود کودک تا آخر عمر خود چیزی جز سوپ واش نتواند بخورد و یا حتا کلمهای نتواند حرف بزند.
یکی از پرستارها با بیصبری تمام گفت: دکتر پس چرا نمیآیید؟
دکتر برای اینکه در آن هیاهو صدایش را بشنوند با فریاد گفت: این بچه باید جراحی بشه.
خلبان گفت: دکتر ما دیگه وقت نداریم. تمام خیابانها را آب گرفته است. من چند روز دیگر دوباره برمیگردم و شما را میبرم.
الیوت کوپر هنوز هم برای ماندن یا رفتن مردد بود، او میدانست که چنین کودکانی در چنین جایی، از طرف والدین خود تنها گذاشته و به پرورشگاهها تحویل داده میشوند، وکودکی با این بیماری شانس زیادی برای قیم داشتن نخواهد داشت.